نظریهی یکپارچهی پذیرش و استفاده از تکنولوژی
یکی از جدیدترین مدلها دربارهی پذیرش فنّاوری، نظریهی یکپارچهی پذیرش و استفاده از فنّاوری[1] است که آن را میتوان حاصل تلفیق سازههای اصلی چندین مدل مشهور در زمینهی پذیرش فنّاوری، از جمله مدل پذیرش تکنولوژی، نظریهی نشر نوآوری، نظریهی اقدام منطقی، نظریهی رفتار هدایت شده، نظریهی شناخت اجتماعی، مدل انگیزشی و ... دانست.هدف نظریهی یکپارچه دست یافتن به دیدگاهی واحد دربارهی پذیرش کاربران است. این نظریه شامل چهار مؤلفه یا عامل تعیینکنندهی مؤثّر در تمایل و استفاده از تکنولوژی است که عبارتاند از:
1- انتظار عملکرد[2]: میزانی که فرد معتقد است استفاده از یک سیستم به وی کمک خواهد کرد در عملکرد شغلی خود به منافعی نایل آید.
2- انتظار تلاش[3]: میزان آسانی نحوهی استفاده از سیستم است.
3- اثرات اجتماعی[4]: میزانی که یک فرد ادراک میکند افراد مهم دیگر معتقدند او باید از سیستم جدید استفاده کند.
4- شرایط تسهیلگر[5]: میزانی که فرد معتقد است زیرساختهای فنّی و سازمانی لازم برای پشتیبانی از کاربرد فنّاوری اطّلاعات و ارتباطات فراهم است (گوپتا، داسگوپتا، گوپتا[6]، 2008).
این نظریه مدیران را یاری میکند که احتمال پذیرش فنّاوریهای جدید در درون سازمان را ارزیابی کنند. همچنین موجب شناخت عواملی میشود که پذیرش فنّاوریهای جدید را تحریک میکنند. از زمان شکلگیری این نظریه در سال 2003، محققان مختلف به آزمون آن در پذیرش فاوا پرداختهاند. جنسیت، تجربه، سن و داوطلبانه بودن استفاده از فنّاوری، بهعنوان متغیرهای تعدیلگر در مدل اصلی تعیین شدهاند (همان منبع).
[1] Unified Theory of Acceptance and Use of Technology (UTAUT)
[2] performance expectancy
[3] effort expectancy
[4] social influences
[5] facilitating conditions
[6] Gupta, B., Dasgupta, S., Gupta, A.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب